تابهای فرزندپروزی، کلاسها، و گروههای پشتیبانی منابع عالی برای کمک به والدین هستند تا مهارتهای خود را بهبود ببخشند. اما کلید بهتر شدن سخت تلاشکردن، از خودگذشتگی و تعهد است برای اینکه بهترین والدی که میتوانید باشید.
والدینی که میخواهند فرزندانشان را اینگونه تربیت کنند که در آینده افراد مسئولیتپذیری باشند، مهارتهای فرزندپروری خاصی را یاد گرفتهاند. و به طور مستمر با تلاش برای بهتر شدن، مهارتهای خود را اصلاح میکنند.
- موضوعات بیخطر را بشناسید
والدین بسیار کارآمد میتوانند خطر را از یک مایلی تشخیص بدهند. آنها درباره اینترنت بیخطر و جدیدترین راههای ایمنسازی اینترنت دانش کافی دارند، و ایده بد را به محض شنیدن میشناسند.
آنها بین بیشحمایتگری و کم ـ درگیربودن توازن ایجاد میکنند. آنها درمواقع بیخطر به فرزندانشان اجازه میدهند تا بهتنهایی کاری را انجام دهند، و به آنها مهارتهای تصمیمگیری سالم را آموزش میدهند.
هدف نهاییشان این است که به فرزندشان آموزش بدهند چگونه به تنهایی موضوعات بیخطر را تشخیص بدهد، بنابراین او می تواند از خودش محفاظت کند، وقتی والدینش نزدیک او نیستند تا به او بگویند چه کار کند.
- الگوی مثبتی برای او باشید
والدینی که میگویند، «کاری را که من میگویم انجام بده، نه کاری را که خودت میخواهی» کارآمد نیستند. بچهها بیشتر با نگاه به کارهای والدینشان آموزش میبینند تا با شنیدن حرفهایشان.
گرچه کار سختی است که برای استفاده از محصولات الکترونیکی خود محدودیت قایل شوید و هنگام عصبانیت مؤدبانه صحبت کنید، اما مهم است که به خاطر داشته باشید فرزندتان همیشه به شما نگاه میکند.
3. محدودیتهای مناسب تعیین کنید
اینکه بدانید چهوقت بگویید نه و چگونه بر محدودیتهای خود پافشاری کنید مهارتی است که با تمرین بدست میآید. طی زمان، یاد میگیرید فرزند شما چقدر میتواند موقعیت را مدیریت کند و شما چگونه میتوانید به او کمک کنید تا با ناامیدیای مواجه شود که ناشی از این است که اجازه ندادهاید کاری را که میخواهد انجام دهد.
بچهها متفاوت هستند و فقط چون یک بچه به سن خاصی رسیدهاست لزوماً بدین معنی نیست که برای برخوداری از امتیازهای خاصی آماده است. گاهی اوقات، تعیین محدودیت با آزمون و خطای کمی همراه است چون والدین متوجه میشوند چگونه به فرزند خود کمک کنند تا به بهترین شکل یاد بگیرد.
- همواره پیامدها را اِعمال کنید
والدین کارآمد فقط با پیامدهای رفتار نادرست کودکان را تهدید نمیکنند؛ آنها با کمک پیامدها به نتیجه میرسند. استمرار بخش بسیار مهمی در کمک به کودکان است برای اینکه یاد بگیرند رفتارهای خود را بهتر مدیریت کنند.
اگر بچهای فقط گاهی اوقات پیامد منفی رفتارش را تجربه کند، احتمالاً رفتار بد او متوقف نمیشود. اما پیامدهای واضح و مستمر به یادگیری بچه کمک میکنند.
- عاقلانه مبارزه با بچه را انتخاب کنید
برای تربیت مؤثر لازم است والدین بتوانند تشخیص بدهند که آیا یک موقعیت ارزش دعواکردن را دارد. گاهی اوقات رفتارها ارزش برخورد ندارند اگر توجه به آنها سبب رویارویی قدرت شود.
برای مثال، اگر بچه 6 ـ سالهای میخواهد در یک روز آفتابی پوتین خود را بپوشد، اجازه بدهید این کار را بکند چون بهتر از این است که سعی کنید او را متقاعد کنید کتانی برای این فصل بهتر هستند. اگر واقعاً میخواهید تفاوت ایجاد کنید، بر روی مشکلات رفتاری بزرگتر تمرکز کنید. در صورتی که این مشکلات رفتاری بسیار مشکلساز باشند، مراجعه به مشاور کودک میتواند به کاهش مشکلات کمک نماید.
- به طور مؤثر استرس را مدیریت کنید
والدینی که استرس خود را به طور مؤثر مدیریت میکنند بهتر میتوانند با مشکلات رفتاری بچه مواجه شوند. والدین پراسترس به احتمال زیاد جیغ میکشند یا از اصول تربیتی چشمپوشی میکنند.
والدین پراسترس همچنین به احتمال زیاد از تنبیه استفاده میکنند درعوض اینکه از اصول تربیتی پیروی کنند. و این مساله سبب چرخه ناسالم میشود، چون وقتی والد استرس داشته باشد بچهها به احتمال زیاد رفتار بدتری نشان میدهند. مدیریت سالم استرس شامل خود ـ مراقبتی و درخواست کمک از دوستان و خانواده میشود. در صورتی که نیازمند مراجعه به روانشناس خوب در تهران یا سایر شهرستانهای ایران هستید، میتوانید از طریق سایت پزشک خوب نسبت به رزرو اینترنتی یا تلفنی اقدام کنید.
- به طور مثبت به بچه توجه کنید
اگر در روز وقتی را به این اختصاص دهید که به طور مثبت به بچه توجه کنید، سبب میشود تفاوت بزرگی در زندگی او بوجود بیاید. چند دقیقه توجه مثبت همچنین دیگر استراتژیهای تربیت را مؤثرتر می سازد.
با این حال، وقت گذراندن با بچه به صورت یک ـ به ـ یک نیاز به مهارت دارد. اما این کار سبب تفاوت بسیار زیادی در بهزیستی کلی فرزندتان میشود.
- به طور واضح انتظارات خود را بیان کنید
وقتی بچهها نمیدانند چه انتظاری از آنها دارید، هرگز نمیتوانند انتظارات والدین خود را برآورده کنند. والدین بسیار کارآمد می توانند انتظاراتشان را توضیح دهند.
والد کارآمد به بچه ده ـ ساله خود نمیگوید اتاقت را تمیز کن. درعوض، با زدن این حرف اتاق تمیز را توصیف میکند، «لباسهایت را از کف اتاق جمع کن، تخت خود را مرتب کن و قالیچه را جارو بکش»